۲۹
دی
۹۵
چکیده:
در این رساله کوشش پژوهنده بر این بوده است تا نشان دهد این اثر به سبب وجوه ادبی و بلاغی فراتر از یک متن منظوم است. هدف از تدوین این اثر شناخت قلمرو صورخیال، استخراج عناصر خیال در شاهنامه و شناخت تصاویر، ترکیبها و شیوههای تصویر سازی است. در این پایان نامه رفتار هنری فردوسی در شاهنامه، ساختار تصویر، تأثیر صور خیال در شاهنامه، بهرهجویی از عناصر خیال، براعت استهلال در دایرهی صورخیال، مواد تصویر در شاهنامه، فلسفهی زیباشناختی فردوسی در شاهنامه، ترکیبهای خیالی، رنگآرایی، وصف و انواع آن نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. فردوسی در سرایش شاهنامه از دو عنصر هنری استعاره و کنایه بیش از دیگر عناصر بهره برده است. استعاره، خصیصهی اصلی سبک فردوسی است از میان اقسام استعاره، استعارهی مصرّحه بیشترین کاربرد را دارد. بسآمد بالای کنایه در شاهنامه نشانهی گستردگی دایرهی واژگان شاعر و چیرگی او برزبان فارسی است. از میان انواع تشبیه گرایش فردوسی به تشبیه بلیغ بیشتر است. امّا مجاز در شاهنامه از تنوّع بسیاری برخوردار است. منطق فردوسی در سرودن شاهنامه چنین است که او جهان پیش از خود را با زبان هنری بازسازی کرده است.
- ۰ نظر
- ۲۹ دی ۹۵ ، ۰۹:۴۲